خانه
عناوین مطالب
تماس با من
پیله های سیاه
تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود
پیله های سیاه
تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود
پیوندها
درد گنگ
آدمها از دور دوست داشتی ترند
رهگذر عاشق
جدیدترین یادداشتها
همه
درس زبان فارسی :صرف فعل بود
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
جرم عاشقی
[ بدون عنوان ]
آخرین بار
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
بایگانی
مرداد 1385
1
تیر 1385
1
خرداد 1385
6
اردیبهشت 1385
1
فروردین 1385
5
اسفند 1384
4
دی 1384
3
آذر 1384
1
آبان 1384
2
مهر 1384
7
شهریور 1384
44
آمار : 20538 بازدید
Powered by Blogsky
قاصد معشوق بود از کوی عشق
چهره ی عشاق را بوسید و رفت
سحر
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1384 ساعت 02:08 ق.ظ
2 نظر
هر وقت دلم برات تنگ می شه ...می رم پشت ابرا و گریه می کنم ....بعد از این هر وقت دیدی باروون میاد بدون دلم برات تنگ شده........
سحر
یکشنبه 13 شهریورماه سال 1384 ساعت 12:17 ق.ظ
3 نظر
بزرگترین آرزوی من اینه که کوچیکترین آرزوی تو باشم
سحر
جمعه 11 شهریورماه سال 1384 ساعت 09:09 ب.ظ
2 نظر
44
1
...
8
9
صفحه
10
11
12
...
15