خانه
عناوین مطالب
تماس با من
پیله های سیاه
تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود
پیله های سیاه
تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود
پیوندها
درد گنگ
آدمها از دور دوست داشتی ترند
رهگذر عاشق
جدیدترین یادداشتها
همه
درس زبان فارسی :صرف فعل بود
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
جرم عاشقی
[ بدون عنوان ]
آخرین بار
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
[ بدون عنوان ]
بایگانی
مرداد 1385
1
تیر 1385
1
خرداد 1385
6
اردیبهشت 1385
1
فروردین 1385
5
اسفند 1384
4
دی 1384
3
آذر 1384
1
آبان 1384
2
مهر 1384
7
شهریور 1384
44
آمار : 20427 بازدید
Powered by Blogsky
آمدم تا به تو آویزم لیک دیدم که تو آن شاخه بی برگی لیک دیدم تو در چهره ی امیدم خنده ی مرگی روزها آمدند و رفتند و من دگر خود نمی دانم کدامینم آن من سرسخت مغرورم یا من مغلوب دیرینم
سحر
جمعه 30 تیرماه سال 1385 ساعت 12:19 ق.ظ
0 نظر