پیله های سیاه

تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود

پیله های سیاه

تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود

به سراغ من اگر می آیید
                           پشت هیچستانم
پشت هیچستان جایی است
                       پشت هیچستان رگ های هوا، پر قاصدهایی ست
که خبر می آرند،از گل واشده ی دورترین بوته خاک

نظرات 9 + ارسال نظر
مینا و سینا جمعه 8 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 01:46 ق.ظ http://joke2.blogsky.com

سلام عزیزم وبلاگ خوشگلی داری خیلی لذت بردم خوشحال میشم نظر نازت رو ببینم
پاینده باشی

نادونی جمعه 8 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:14 ق.ظ http://n-a-d-o-n.blogsky.com

سلام...
موفق باشی مثه همیشه
خوب ژس بیام ژشت هیچستان اونجا فتی چیکار حال...
گم و گورنشی دختر

علی جمعه 8 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:32 ب.ظ http://jahromboy.blogsky.com

سلام ببین عزیزم من دوست دارم با شما بیشتر آشنا بشم به من سر بزن. سخت است درد خود رااز دیگران شنیدن از عاشقی نگفتن از عشق دل بریدن سخت است از پرستو پرواز را گرفتن یک تکه از جهان را بر دوش خود کشیدن سخت است از ستاره با نور ماه گفتن از پود دل گسستن در تار دل تنیدن سخت است با شقایق از کوچ لاله گفتن با لاله ها نشستن با قاصدک پریدن سخت است مهربانی از اشنا ندیدن




پیامبرعاشق یکشنبه 10 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:18 ق.ظ http://mrt.blogsky.com

سلام سحرعزیز ازنوع شعرها ومتن هیی که انتخاب کردی خوشم اومد توهم یک جورایی افکارت به من شبیه هستش به هرحال خوشحال شدم که به وبلاگت سرزدم وباافکارکسی مثل شما آشنا شدم
به سراغ من اگذمی آییدنرم وآهسته بیاید ....
چیزهادیدم درروی زمین کودکی دیدم ماه رابومی کرد.قفسی بی دردیدم که درآن روشنی پرپرمی زد .
نردبانی که ازآن عشق می رفت به بام ملکوت
پایار باشی سحرجان یک سری هم به وبلاگ من بزن مجید.

قلندر دوشنبه 11 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:46 ب.ظ http://atb.blogsky.com

سلام سحر خانم

شعرتون خیلی عالی بود.

باز هم مثل همیشه زیبا مینویسی.

راستی چرا دیگه من سرنمیزنی!

نادونی سه‌شنبه 12 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 02:18 ق.ظ http://n-a-d-o-n.blogsky.com

عرض ادب و اردت...
خانوم بفرمایید روزه خوری ....

علی چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 05:16 ب.ظ http://jahromboy.blogsky.com

صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان می کنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست

پیامبرعاشق پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:14 ق.ظ http://mrt.blogsky.com

سلام سحرجان مرسی پیشم اومدی بازم بیا عزیزم راستی چراآپ نمی کنی

نادونی پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 12:32 ق.ظ

سلام...نماز و روزه هات قبول باشه....اشگالینداره همین که یادمون هستی ارزشه....یادمان باشید یادمان باشد....
شاد باشی...
تاتا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد