سلام ببین عزیزم من دوست دارم با شما بیشتر آشنا بشم به من سر بزن. سخت است درد خود رااز دیگران شنیدن از عاشقی نگفتن از عشق دل بریدن سخت است از پرستو پرواز را گرفتن یک تکه از جهان را بر دوش خود کشیدن سخت است از ستاره با نور ماه گفتن از پود دل گسستن در تار دل تنیدن سخت است با شقایق از کوچ لاله گفتن با لاله ها نشستن با قاصدک پریدن سخت است مهربانی از اشنا ندیدن
سلام سحرعزیز ازنوع شعرها ومتن هیی که انتخاب کردی خوشم اومد توهم یک جورایی افکارت به من شبیه هستش به هرحال خوشحال شدم که به وبلاگت سرزدم وباافکارکسی مثل شما آشنا شدم به سراغ من اگذمی آییدنرم وآهسته بیاید .... چیزهادیدم درروی زمین کودکی دیدم ماه رابومی کرد.قفسی بی دردیدم که درآن روشنی پرپرمی زد . نردبانی که ازآن عشق می رفت به بام ملکوت پایار باشی سحرجان یک سری هم به وبلاگ من بزن مجید.
صحبت از پژمردن یک برگ نیست وای جنگل را بیابان می کنند دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند صحبت از پژمردن یک برگ نیست
سلام عزیزم وبلاگ خوشگلی داری خیلی لذت بردم خوشحال میشم نظر نازت رو ببینم
پاینده باشی
سلام...
موفق باشی مثه همیشه
خوب ژس بیام ژشت هیچستان اونجا فتی چیکار حال...
گم و گورنشی دختر
سلام ببین عزیزم من دوست دارم با شما بیشتر آشنا بشم به من سر بزن. سخت است درد خود رااز دیگران شنیدن از عاشقی نگفتن از عشق دل بریدن سخت است از پرستو پرواز را گرفتن یک تکه از جهان را بر دوش خود کشیدن سخت است از ستاره با نور ماه گفتن از پود دل گسستن در تار دل تنیدن سخت است با شقایق از کوچ لاله گفتن با لاله ها نشستن با قاصدک پریدن سخت است مهربانی از اشنا ندیدن
سلام سحرعزیز ازنوع شعرها ومتن هیی که انتخاب کردی خوشم اومد توهم یک جورایی افکارت به من شبیه هستش به هرحال خوشحال شدم که به وبلاگت سرزدم وباافکارکسی مثل شما آشنا شدم
به سراغ من اگذمی آییدنرم وآهسته بیاید ....
چیزهادیدم درروی زمین کودکی دیدم ماه رابومی کرد.قفسی بی دردیدم که درآن روشنی پرپرمی زد .
نردبانی که ازآن عشق می رفت به بام ملکوت
پایار باشی سحرجان یک سری هم به وبلاگ من بزن مجید.
سلام سحر خانم
شعرتون خیلی عالی بود.
باز هم مثل همیشه زیبا مینویسی.
راستی چرا دیگه من سرنمیزنی!
عرض ادب و اردت...
خانوم بفرمایید روزه خوری ....
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان می کنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
سلام سحرجان مرسی پیشم اومدی بازم بیا عزیزم راستی چراآپ نمی کنی
سلام...نماز و روزه هات قبول باشه....اشگالینداره همین که یادمون هستی ارزشه....یادمان باشید یادمان باشد....
شاد باشی...
تاتا