سلام من برگشتم......

با کوله باری از تجربه

....
آره چه کنیم ماییم دیگه...ز گهواره تا گور دانش بجوی...

سفر خوب بود...چون خیلی چیزا بهم یاد داد
به قول داریوش....زندگی رو باختی دل من...مردم شناختی دل من
آمدم تا بازم کنارتون باشم
تا بازم با هم باشیم
تا بتونم نگفته هامو بگم
از همه اونایی که دارن کمک می کنن که این پیله های سیاه بگسسیم
ممنونم.....
در آخر یه شعر بود...پشت یه کامیون که بنظرم جالب آمد
من از بیگانگان هرگز ننالم
که با من هر چه کرد آن آشنا کرد