پیله های سیاه

تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود

پیله های سیاه

تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود

زندگی...

زندگی دو روز است روزی برای تو و روزی بر علیه تو...روزی که برای تو است مغرور نشو...و روزی

که بر علیه تو نا امید نشو..........

توی هر شهر غریبی با تو میشه موندنی شد....قصه ی هزار و یک شب میشه بود و خوندنی

شد...با تو هر جهنمی میشه بهشت!!!!!.......با میشه صد هزار قصه نوشت!!!!!!

و اما عشق...

در بیکران دور بر روی سنگ کور ....با جوهر سرشت با دست سر نوشت حرفی نوشته ّرامگاه عشق....