پیله های سیاه

تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود

پیله های سیاه

تاریک بود نمی دیدم خوب دقت کردم ...دورم تار تنیده شده بود ..پیله های سیاهی بود

روزهای زندگی مثل برگ از شاخه افتاد و منهم چنان تنهای ...تنها راه می افتم 
نظرات 2 + ارسال نظر
جیگر دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:46 ق.ظ

eshghe man chera tanhaee mage man mordam azizam.

خدا نکنه عزیزم...من بمیرم...اگه تورو داشته باشم هیچ غمی تو عالم ندارم

عشق لب دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1384 ساعت 12:50 ق.ظ

azizam man oon labato bokhoram vhera enghadr deprec.aberooto bordamialan hame azat lab mikhan.dooset daram jigare man.

وای از دست تو.....ممنونم که انقدر بهم لطف داری ...من تورو نداشتم چی می شد....کارم از دوست داشتن گذشته... عاشقتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد